۱۳۹۲ آبان ۱۳, دوشنبه

زیر سنگ لحد

من هنوز زنده ام...

۱۳۹۰ آذر ۱۵, سه‌شنبه

خیمه ها می سوزد و شمع شب تار عزا...

علیکن بالفرار

یا لیتنا کنا معک

ما اهل کوفه بودیم و حسین (ع) تنها ماند...

۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

ما هنوز اندر خم یک کوچه ایم

مَن طَلَبَنی وَجَدَنی
وَمَن وَجَدَنی عَرَفَنی
وَمَن عَرَفَنی اَحَبَّنی
وَمَن اَحَبَّنی عَشَقَنی
وَمَن عَشَقَنی عَشَقْتُهُ
وَمَن عَشَقْتُهُ قَتَلتُهُ
وَمَن قَتَلته فَعَلَیَّ دیته
ومن علی دیته فانا دیته

۱۳۹۰ شهریور ۱, سه‌شنبه

می چرخم و می چرخم و می چرخم

خسته می شویم. عاصی می شویم. مرید می شویم. مراد می سازیم. مکتب و تئوری به هم می بافیم. فریاد می زنیم، دسته جمعی. سیلی می خوریم. حبس می شویم. خون دل خون دل خون دل می خوریم. شکنجه. ضجه. ... . می میریم. زنده می شویم.
انقلاب می کنیم.می خندیم. خستگی از تن به در می کنیم. قانون می نویسیم. از نو می سازیم. تلاش می کنیم. مشکلات را از سر راه بر می داریم. مخالفان را حبس می کنیم. سیلی می زنیم. شکنجه می کنیم. صداها را خفه می کنیم. می کشیم. زنده می شوند.
انقلاب می کنند، می خندند. خستگی از تن به در می کنند.
...


*تو را چه می شود آری آنا؟! خسته شدی؟

**گفته بودم برایش تا لیبی بدون قذافی نه ماهی لااقل زمان لازم است.
به برکت ناتو دیروز طرابلس سقوط کرد.
3 ماهی زودتر از پیش بینی من.
پیر شدم انگار.

۱۳۹۰ مرداد ۳۰, یکشنبه

تهدمت والله ارکان الهدی

امشب آسمان به آسمان می رود.
امشب خاک بر سر خاکیان می شود.
امشب علی رستگار می شود.
...



۱۳۹۰ مرداد ۲۹, شنبه

نه تاب وصل دارم، نه طاقت جدایی

برای قلم به دست یک لا قبایی چون من، ننوشتن گاهی -اغلب- سخت تر از نوشتن است.
این، آریانای چند ماه پیش نیست که می شناسی.
با این همه همان ارادت قدیم را دارد به شما.
در هر چه شک داری، در این شک نداشته باش.
سلام

۱۳۹۰ مرداد ۱۶, یکشنبه

۱۳۸۹ اسفند ۲۵, چهارشنبه

AM 9:20

من، آریانا اینجا بیست و شش سالگی

۱۳۸۹ اسفند ۸, یکشنبه

دخو

یاد آر ز شمع مرده یاد آر