برای من اوقاتی پیش می آید (درست نمی دانم چرا و چه مواقعی در سال) کُرچ می شوم. نه که بخواهم روی تخم مرغی بخوابم به نیت جوجه کشی. که مداد (بخوانید کیبورد) دستم می گیرم به نیت نویسندگی! و انصافا خوراک چند ماه حاضر می شود. یه چیزی شبیه غذای نیمه آماده فرض کن. اغلب می گذارمشان طبقه پایین فریز. کپک نزنند.
حالا هم کرچ شده ام!
پ ن: برای منه ویراستار این سه چهار خط، یه دنیا غلط فاحش دستور زبانی دارد. ولی بیخیال همینطور غلط غولوط بهتر است.
حالا هم کرچ شده ام!
پ ن: برای منه ویراستار این سه چهار خط، یه دنیا غلط فاحش دستور زبانی دارد. ولی بیخیال همینطور غلط غولوط بهتر است.
۱ نظر:
سپاس از حضورت رفیق
ارسال یک نظر