۱۳۹۰ مرداد ۱۶, یکشنبه

چراغ ها را من خاموش می کنم

۵ نظر:

آریانا دبیراجلال گفت...

نه تاب وصل دارم
نه طاقت جدایی
.
.
.
مجالی اندک می خواهم
گم شده ام
در همین حوالی
میان همین لحظه ها
.
.
.

زنبق دره گفت...

چه می‌شد
که اندوه ما را
شبی باد همراه خود می‌برد
و فردا هوای دگر داشت
چرا نه؟..

http://www.4shared.com/audio/lADFu0M6/Fereidoun_ForougiLetitBe.html
«خواب گل سرخ»
فریدون فروغی

زنبق دره گفت...

خير مقدم خانوم
چه عجب
دلمون خيلي تنگ شده بود عزيز دل
خوبي؟

سید مجیب گفت...

سلام
اولش باورم نشد
فکر کردم باز اینجا اجاقش خاموشه و مهمون نمی خواد
امــــــا
مسیکه تکونی خورده
اگه همینجوری برید جلو، فکر کنم در چشم انداز 1404 بتونید راه به جایی ببرید
:-)
از هرچه بگذریم سعادتیست که نصیبمان شده است با حضور شما.

آریانا دبیراجلال گفت...

ممنونم لیدی زنبق عزیز و سید گرامی
این قیل تر شکن گویا اجازه کامنت گذاشتن به من نمی دهد
با این همه ادای احترام مرا بپذیرید
به احترام شما تمام قد قیام می کنم
:)