۱۳۸۹ آبان ۱, شنبه

سوء تفاهم

خیلی از ما دوست داریم با نگاه و عینک خودمان به داستان اعتصاب ها و اعتراضات این روزهای فرانسه نگاه کنیم. عینکی که فرام و شیشه اش را بعد از ماجرای انتخابات88 ساخته ایم. مقصود ما البته نقد و حتی مقایسه خود با آن ها و برعکس نیست. بیشتر کُری خواندن است برای جناح مقابل. گاه طعنه زدن و یا حتی خط و نشان کشیدن. به عقیده نگارنده ورود از این دروازه و اظهار نظرهای این چنینی اساسا نمی تواند راه گشا باشد. و جز بگو مگوهای بی مورد عایدی دیگری نخواهد داشت.
اما چرا این راه اشتباه است؟! چرا جنجال های پس از انتخابات 88 در ایران را نمی شود - وحتی نباید- نعل به نعل با وقایع امروز فرانسه مقایسه کرد؟! پر واضح است که ظاهر هر دو گرچه یکسان- اعتراض به عملکرد دولت حاکم- اما در ماهیت، عملکرد و روش ها کاملا متفاوت است.
وجود تشکل ها، انجمن ها،NGO ها و از همه مهمتر اتحادیه ها در هر شاخه ای، نظام مند بودن مطالبات و خواسته ها و یکی بودن صداها و صد البته موقعیت اقتصادی و سیاسی فرانسه. همگی دلایلی محکم بر این مدعاست که اساس مطالبه خواهی در ایران و فرانسه دارای تفاوت های بنیادیست.
در کشور ما که هنوز احزاب جایگاه خود را پیدا نکرده اند. اتحادیه ها فرمالیته اند و در تصمیم گیری های خرد و کلان محلی از اعراب ندارند. زمانی که هر کس ساز خودش را می زند، حتی اگر همگی متفق القول بر یک موضوع هم عقیده باشند و به خیابان بریزند، نه تنها نمی توانند کاری از پیش ببرند؛ که محملی مناسب و آبی گل آلود برای منفعت طلبان می سازند و همان می شود که سال 88 شد.
اگر ما می خواهیم- که باید بخواهیم- مطالبه ای از حکومت کنیم ابتدا باید الفبایش را بیاموزیم، یاد بگیریم صرف فعل خواستن را، تمرین کنیم زندگی در جامعه مدنی را و فراموش نکنیم قرار بر این نیست که همه مطالبه گری های مردم، جوی خون در خیابان راه بیندازد. تنها زمانی که کارد به استخوان می رسد چنین بلوایی بر پا می شود.


پ.ن
1.نقطه تحسین بر انگیز اعتصابات گسترده فرانسه از نگاه ژورنالیستی نگارنده نه تنها قدرت اتحادیه های کارگری و تشکل های مردمیست -که در نوشته حاضر به آن پرداخته شد- که آگاهی فرانسوی ها از وامداری حکومت به مردم است. هم بعد مادی(مالیات ها)، و هم بعد معنوی( مشروعیتی که از طریق انتخابات حصول می شود ).واگر سیستم حاکم تکالیفش را فراموش کند، مردم یاداوری می کنند. هر چند خشن.
2.مطالبه گری و طلب کاری دو مقوله کاملا متفاوت و بی ارتباط با هم هستند.

نگارنده در این مقاله به هیچ عنوان قصد ارزش گذاری بر ماجراهای سال 88 را ندارد. این شما هستید که با دریچه نگاه خود مطلب فوق را مطالعه کردید و برداشتی به فراخور خط و سوی فکری خود داشته اید. آریانا را از آن برداشت مبری بدانید!!

۲ نظر:

Saberkhosravi گفت...

خوشحالم از اینکه نوشتی

سید مجیب گفت...

سلام
یاد حرفهای ژیژیک افتادم که میگفت احتمال بوجود آمدن وقایع اجتماعی جدید و ارائه مدل های جدیدِ اجتماعی در جامعه های مثل فرانسه بوجود نخواهند آمد اما کشوری مثل ایران هنوز زنده است و در تکاپو